خاقانی شروانی
از مجموعه: غزلیات
تا طرف کلاه برشکستی
قدر کله قمر شکستی
در حلق دلم فتاد زنجیر
تا حلقهٔ زلف برشکستی
زان زلف شکسته عاشقان را
صد کار به کار درشکستی
درد دل ما به بوسه بردی
وآوازهٔ گلشکر شکستی
حلقهیْ درِ اختیار ما را
چندان بزدی که درشکستی
خاقانی را ز غیرت عشق
ناله همه در جگر شکستی