خاقانی شروانی
از مجموعه: غزلیات
تعاطی الکأس من شأن الصبوحِ
فاسق الراح یا ریحان روحی
ببین همچون لبت خندان رخ صبح
بده چون اشک من جام صبوحی
هواک الکأس الذی لاتستفت فیها
ولاتخفی الهوی خَوف الفُضوحِ
لبت می در می است و نوش در نوش
بنامیزد فتوح اندر فتوحی
جرحت القلب فاسق الراح صرفا
فاصفاها قصاصا للجروح
سخنها تازه کن خاقانی ایراک
کهن شد قولهای بوالفتوحی